فردا روز بهتری است، فعلا با کمک دیازپام و امید آینده...
انگیزه است، ولی خیلی دور، شاید بهتر باشد به دستاوردهای کوچک بین راه بیشتر توجه کنم، تا از تاریکی این راه رقّت بار، اندکی کاسته شود...
کاش میشد از هر چیز کوچک، انگیزه ساخت، برای مثال:
به عشق نان تازه و پنیر و چای شیرین از خواب بیدار شد
به خاطر دیدن درخت در فاصلهٔ خانه تا ایستگاه اتوبوس زمان را فراموش کرد
با دیدن رانندهٔ آشنا طول مسیر را شاد بود
از نشستن بر روی صندلی کلاس و آموختن تلاشهای گذشتگان مشعوف شد (عمرا(
...
شاد بودن واقعاً سخت نیست ها!! حتی بدون دیازپام هم راه می ده بعضی وقتها!!!
ReplyDeleteمی دونی چی واسم جالب بود؟ این که با فاصله چند ساعت چه جوری دوتا آدم درباره "آموختن تلاش گذشتگان" متفاوت نوشتند
:D